✍️✍️امین توحیدی
ما عادت داریم بر مبنای یک چیز یا مجموعه ای از چیزها نتیجه گیری یا قضاوتی را در ذهن خود شکل دهیم که ممکن است قضاوت حاصل هیچ ربطی به مقدماتی که موجبات نتیجه گیری ما را فراهم کرده نداشته باشد؛ حال پس چرا این الگوی نتیجه گیری ما در خیلی از موارد است؟ به عنوان مثال فردی را یکبار می‌بینیم و برای موضوعاتی متعدد در مورد آن فرد نتیجه‌گیری یا قضاوت می کنیم؛ نه لزوما قضاوت منفی یا مثبت، کلیت را عرض کردم که ما در هر حال از یک مجموعه مقدمات نتیجه گیری‌های متعددی کرده‌ایم در حالی که ممکن است هیچ کدام از مواردی که به آن فکر کرده‌ایم درست نبوده باشد. در یک مثال ملموس‌تر مثلا فردی را با پوشش و لباسی می‌بینیم و بر اساس آن بسیاری از چیزهای دیگر را هم به او نسبت می دهیم؛ حال این نسبت دادن بر اساس چیست؟همه چیز از این نقطه شروع می‌شود که ما چیزی را می‌بینیم و با الگوها و طرحواره‌های ذهنی خود از آن نتیجه گیری‌های متعدد می‌کنیم و هرکس به تناسب خود ممکن است به نتیجه گیری منحصر به فرد خود برسد. بحث بر سر این نیست نتیجه گیری را چه درست و چه غلط عوض کنیم بلکه می‌خواهیم طرحواره های خود را بشناسیم و تاثیرش را در نتیجه گیری هایمان درک کنیم و عمیق تر به این گزاره که لزوما هیچ چیز به معنای هیچ چیز نیست بیندیشیم.